English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7728 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flash burn U سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
flash burns U سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flash blindness U کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
weapon debries U بقایای ترکش اتمی
atomic underground burst U ترکش زیرزمینی اتمی
exoatmosphere U ترکش اتمی بالای جو
atomic air burst U ترکش هوایی اتمی
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
desired ground zone U نقطه ترکش اتمی مطلوب
base surge U ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
hard missile base U سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
troop safety U حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pressure front U جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
high airburst U ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
minometer U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
rainout U ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
implosion weapon U جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy U دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation U سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
low airburst U ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon U جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
scalding U سوختگی
scalded U سوختگی
scalds U سوختگی
scald U سوختگی
burnt U سوختگی
parchedness U سوختگی
burn U اثر سوختگی
burns U اثر سوختگی
empyreuma U بوی سوختگی
ion burning U یون سوختگی
shenanigans U پدر سوختگی
sun burn U سوختگی ازافتاب
singed U سوختگی سطحی
scorch U بودادن سوختگی
singeing U سوختگی سطحی
singe U سوختگی سطحی
scorches U بودادن سوختگی
singes U سوختگی سطحی
atomic demolition munition U خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
scarring U جای زخم یا سوختگی
roguishness U رذالت پدر سوختگی
second degree burn U سوختگی درجه دوم
wheal U کهیر محل سوختگی
scar U جای زخم یا سوختگی
to smell of burning U بوی سوختگی دادن
scars U جای زخم یا سوختگی
scarred U جای زخم یا سوختگی
advantages accruning from U مزایای حاصله
assessment U تعیین نتایج حاصله
assessments U تعیین نتایج حاصله
elbow grease U نیروی حاصله از کاردستی
emblements U منافع حاصله از زمین
feed back U بکارگیری اطلاعات حاصله
ration strenght U انرژی حاصله از جیره
gulp U صدای حاصله از عمل بلع
gas form natrural gas U بنزین حاصله از گاز طبیعی
gulped U صدای حاصله از عمل بلع
gulping U صدای حاصله از عمل بلع
coriolis effect U اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
ergotism U مسمومیت حاصله از خوردن سگاله
emblements U منافع حاصله اززمین مزروعی
bombing errors U اشتباهات حاصله از پرتاب بمب
gulps U صدای حاصله از عمل بلع
end product U قطعات حاصله دستگاه نهایی
fleshment U خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
quivered U ترکش
quiver U ترکش
quivers U ترکش
quivering U ترکش
burst U ترکش
splashing U ترکش
blasts U ترکش
blast U ترکش
splinters U ترکش
splinter U ترکش
splintered U ترکش
splintering U ترکش
bursts U ترکش
splash U ترکش
detonation U ترکش
detonations U ترکش
splashes U ترکش
click U صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
scumble U نرمی حاصله در اثر سایس یامالش
capitalized value U درامد حاصله از سرمایه گذاری در یک سال
windchill U سرمای حاصله از وزش باد تبرید
working asset U سرمایه حاصله در اثر کار وفعالیت
platinum black U گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
clicked U صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
thermojet U نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
solunar U حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
clicks U صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
spirochetosis U ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
air burst U ترکش هوایی
ricochet burst U ترکش کمانهای
burst center U مرکز ترکش
blasting machine U دستگاه ترکش
types of burst U نوع ترکش
aerial burst U ترکش هوایی
burst range U برد ترکش
high burst U ترکش بالا
hight of burst U ارتفاع ترکش
height of burst U ارتفاع ترکش
impact burst U ترکش سطحی
sonic boom U ترکش اوا
impact action U عمل ترکش
surface burst U ترکش سطحی
sonic booms U ترکش اوا
impact burst U ترکش ضربتی
graze burst U ترکش زمینی
burst wave U موج ترکش
burst range U مسافت ترکش
yaws U بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
hypervitaminosis U ناراحتیهای حاصله در اثر ازدیاد ویتامین در بدن
stage fright U وحشت حاصله در اثر فهوردر صحنه نمایش
craters U دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
lesions U زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی
lesion U زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی
crater U دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
impacts U اثر ترکش انفجار
impact U اثر ترکش انفجار
center of burst U مرکز ترکش گلوله
splinterproof U سنگر ضد ترکش گلوله
air adjustment U تنظیم ترکش هوایی
exoatmosphere U ترکش فوق جوی
graze burst U ترکش روی زمین
impact point U نقطه ترکش گلوله
airburst ranging U تنظیم ترکش هوایی
crater U چاله ترکش گلوله ها
craters U چاله ترکش گلوله ها
competitive price U قیمت حاصله ازرقابت خریداران وفروشندگان در بازار ازاداقتصادی
impact action U عمل انفجار نیروی ترکش
center of impact U مرکز ترکش گلوله مرکزاصابت
graze sensitive U ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
surface burst U ترکش روی سطح زمین
burst interval U فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
doubtful U ترکش مشکوک مورد تردید
explosions U ترکش منفجر کردن ترکیدن
impact pressure U نیروی اصابت فشار ترکش
explosion U ترکش منفجر کردن ترکیدن
jet propulsion U نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
phenology U مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
sepsis U مسمومیت عفونی حاصله در اثر جذب باکتریهاومواد فاسد بخون
To play ones last card U آخرین تیر ترکش رارها کردن
kopfring U حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
apportionment U افراز سرشکن کردن هزینه به چندسال به نسبت منافع حاصله در هر سال
plow back U عایدات حاصله از کسب وکاررا برای سرمایه گذاری مجددکنار گذاردن
profits a prendre U درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
solipsism U فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
variations U اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variation U اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
shell-shock U اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell shock U اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
splash scale U طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
plug U [نوعی نخ رفو که در آن تکه ای از فرش دیگر را برای ترمیم پارگی یا سوختگی فرش ترمیمی به آن بافته با می دوزند.]
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
electrotherapy U معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
cavitation U بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
bump U ضربت ضربت حاصله دراثر تکان سخت
atomic U اتمی
nuclear U اتمی
diatomic U دو اتمی
hexatomic U شش اتمی
triatomic U سه اتمی
nuclear strike U تک اتمی
monoatomic U یک اتمی
fission reactor U واکنشگاه اتمی
fission products U مواد اتمی
fission to yield ratio U بازده اتمی
fission bomb U بمب اتمی
A-bomb U بمب اتمی
tetratomic U چهار اتمی
nuclear cell U پیل اتمی
nuclear winter U زمستان اتمی
polyatomic U چند اتمی
median lethal dose U دوزمتوسط اتمی
nuclide U اشکال اتمی
nuclear warfare U جنگ اتمی
monoatomic gas U گاز تک اتمی
monoatomic molecule U مولکول تک اتمی
monoatomic solid U جامد تک اتمی
mushromm could U کلاهک اتمی
A-bombs U بمب اتمی
nuke U نیروگاه اتمی
mass number U وزن اتمی
nuking U کنشگر اتمی
nuking U نیروگاه اتمی
nuking U زیردریایی اتمی
nukes U کنشگر اتمی
nukes U نیروگاه اتمی
nukes U زیردریایی اتمی
Recent search history Forum search
2single gas
2single gas
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com